من سعی میکنم خیلی از چیزا رو درک کنم.....درسته سنم کمه اما مثله خودت که تو پست ثابت وبلاگات گفتی خیلی چیزا رو به چشم دیدم....پس درک می کنم....کی فهمم......شاید یکی 50 سالش باشه ولی درک و فهم یکی مثل من و تو که به چشم خیلی چیزا رو دیدیم نداشته باشه........تجربه فقط مال آدمای مسن نیست......حتما نباید یه چیزی برات اتفاق بیافته که بشه تجربه ...همین که ببینی و درک کنی هم کافیه.......اینا رو نگفتم که بگم تجربه زیادی دارم....نه.......خواستم بگم منی که به قول خیلی پسرا یه دخترم و ممکنه خیلی چیزا رو درک نکنم و لوس بازی دربیارم خیلی از اونی که فکرشو میکنن ممکنه بفهمم....هیچ وقت هیچ کسی رو دست پایین نگیر.......حتی اگه یه بچه 5 ساله باشه....... پاسخ: بعله بعله...
من قبولت دارم اجی :)
موافقم...........بسیاری از زندگی ها به خاطر لوس بازی بعضی از دخترا که او خونه باباشون میبرن خونه شوهرشون به طلاق کشیده میشه.....واسه زندگی مشترک باید محکم باشی نه اینکه انتظار داشته باشی شوهرت محکم باشه و تو رو هم با خودش بکشه اینور اونور دختره ی لوس....... پاسخ: ههه باز خوبه یه دختر اینو درک کرد...
㋡ےِ נُختَړ כּِیسـ ـ ـآכּ سَـ♔ــوآر㋡
ساعت13:24---13 اسفند 1392
دخدرو دخدرونگیاشو ظرافتای خاصه خودش
بععععععععععععععععععععععله پاسخ: یعلاوه یکم درک و فهم و شعور و منطق عالی میشه...:دی
سلام دادا.وبت جالب و باحال بود.حیف درس دارم نمیتونم مطالبت رو کلا بخونم ولی باز هم سرمیزنم.من لینکت کردم تو هم بلینک.یه وب دیگه هم دارم خواستی سر بزنcrazylove-m.blogfa.com پاسخ: حتما...
لینک شدی بازم سر بزن...
بله اما این حرفم بایستی با آب طلانوشت:بامردی ازدواج کنیدکه اگر"مرد"بود.بهترین دوست شمامیشد پاسخ: وا...عایا تو حاضری با مردی ازدواج کنی که مرد نباشه؟
برچسبها: -- ادامه مطلب
--
برچسب:,
-- -- A.M.I.R --
About
از باران متنفرم ، از پاییز بدم می آید ، صدای خش خش برگ را دوست ندارم ، آفتاب را دوست ندارم ، اسکناس را دوست ندارم ... من یک پسرم ، نگو دوستم داری ، به جای آن دستم را بگیر ، اجازه بده به شانه هایت تکیه بدم ، فقط چند لحظه اجازه بده سنگینی سکوتم را بر دوشت بگذارم ، میبینی چه کمرشکن است؟ من یک پسرم ، با من از عشق و محبت حرف نزن ، بگذار کمی به چشمانت نگاه کنم ، در چشمانم چه میبینی؟ من یک پسرم ، بلد نیستم داد بکشم که ای خدا چقدر زندگی زیباست! به من بوکردن گل را یاد نداده اند ، من نمیتوانم با نگاهم دنبال پروانه بروم ، من فقط بلدم خشت روی خشت بگذارم و خشت بگذارم و خشت بگذارم و خشت بگذارم و وقت ندارم به مقصدم فکر کنم... به راستی مقصد من کجاست؟ برای چه میجنگم؟ تقدیم به من ، تقدیم به تو ، تقدیم به عشق ، تقدیم به دوست ، تقدیم به لبخند ، تقدیم به قلب ، تقدیم به نسیم ، تقدیم به خورشید ، تقدیم به انتظار ، تقدیم به حضرت ســـــــــــــــکـــــــــــــــــــوتــــــــــــــ ...